بیست درصد تخفیف ویژه جشنواره زمستانه (منقضی شد)

با سلام،

به اطلاع شما مخاطب عزیز می‌رسانیم؛

به دلیل درخواست‌های مکرر مخاطبین، طرح تخفیف زمستانه از 10 تا 12 بهمن 98 در نظر گرفته‌شده است. شما عزیزان می‌توانید آموزش‌های موردنیاز خود را با 20 درصد تخفیف تهیه نمایید (تمدید نمی‌شود).

انواع مدل‌های اندازه‌گیری در مدل‌سازی معادلات ساختاری

به‌طورکلی دودسته سازه وجود دارد. شاید نام سازه کمی برای شما ناشناخته باشد اما باید اشاره‌کنم که عناوینی ازجمله سازه، متغیر درون‌زا و متغیر برون‌زا دلالت بر یک مفهوم دارد. مثلاً بازارگرایی یک مفهوم انتزاعی است که در درجه بالایی از انتزاع قرار دارد و ما برای اندازه‌گیری آن از مجموعه از گویه‌ها یا سؤالاتی استفاده می‌کنیم. دودسته سازه وجود دارد که عبارت‌اند از سازه انعکاسی (Reflective) و سازه تکوینی(Formative). حال می‌خواهم با یک مثال این دو جنس سازه را برای شما تشریح کنم. تصور کنید می‌خواهیم در یک سازمانی مفهومی مشتری مداری را اندازه‌گیری کنیم برای این منظور اقدام به طرح سؤالاتی نموده به‌عنوان‌مثال« در سازمان ما سعی می‌شود خدمات پس از فروش خوبی به مشتریان ارائه شود» یا « هنگام ورود مشتری به سازمان سعی می‌کنیم نهایت احترام برای وی در نظر گرفته شود». همان‌طور که مشاهده می‌کنید تمام گویه‌هایی که به این شکل طراحی شوند تنها و تنها یک مفهوم را اندازه‌گیری می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر، حرکت نوک پیکان از سازه به سمت گویه‌های آن یا باکس‌های زردرنگ مستطیلی است. به این جنس از سازه‌ها، سازه‌های انعکاسی گفته می‌شود و ریشه همه گویه‌ها یکی است.

کد مقاله B19: پیش‌بینی ورشکستگی شرکت با به‌کارگیری مدل‌های سودمحور+ترجمه

این مقاله دارای 37 صفحه بوده که در سال 2017 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله B19

چکیده:

 اطلاعات مالی به‌طور چشم‌گیری با استفاده از طراحی مدل‌های پیش‌بینی ورشکستگی(مالی) افزایش‌یافته است. همه پژوهش‌ها روی این مسئله تمرکزیافته‌اند که چنین مدل‌های مطالعه شده بر این فرض استوار هستند که بخش‌های مالی قابل‌اتکا و مساعد می‌باشند. به‌هرحال، واقع‌بینانه گری و حقیقت محوری اندکی متفاوت است. در حقیقت، شرکت‌ها ممکن است تمایل داشته باشند تا گزارش‌های مالی خویش را با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت‌های خاصی به‌ویژه وقتی‌که در جستجوی تغییر خطر متحمل شده بر ذی‌نفعان و شرکای خویش هستند را ارائه دهند و در پی آن تحریف کرده و یا برخی از آن‌ها را از این رخداد باخبر و مطلع می‌سازند. متعاقباً، فردی ممکن است متعجب گردد که کدامین طیف از چنین "تحریف و دست‌کاری‌هایی" که معروف به مدیریت عایدی‌ها و درآمد می‌باشد ممکن است روی هر مدلی تأثیرگذار باشد که به چنین داده‌های حسابداری وابسته است. این همان دلیلی است که ما در این پژوهش می‌خواهیم چگونگی اثرگذاری احتمالی مدیریت درآمد بر روی متغیرهای مالی بررسی و مطالعه نماییم. و از سوی دیگر، می‌خواهیم بفهمیم چگونه می‌تواند به‌طور غیرمستقیم شرکا را دستخوش تغییر قرار داده و تحریف نماید که از طریق مدل‌های شکست‌خورده ممارست به تولید عایدی نموده‌اند. به‌منظور نائل شدن به این مهم، ما از معیاری استفاده نمودیم که دسترسی به دست‌کاری‌ها و تحریف‌های حسابداری بالقوه را ممکن ساخته و این دست‌کاری‌ها زیاد هم مؤثر نمی‌باشند. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که وقتی این‌گونه تحریف‌ها اندازه‌گیری گردند و  با متغیرهای دیگر مالی نیز بکار گرفته شوند، مدل‌ها بسیار دقیق‌تر نسبت به زمانی می‌باشند که آن‌ها به‌تنهایی به داده‌های مالی خالص وابسته هستند. نتایج همچنین نشان داد که بهبود و بازسازی دقت مدل یکی از اصول اساسی با توجه به کاهش خطاهای نوع I(خطای پرهزینه در دوره‌های اقتصادی) می‌باشند.

کد مقاله B14: بهبود ثبات و پایداری سیستم برق به کارگرفته شده در کنترل های D-Facts+ ترجمه

این مقاله دارای 7 صفحه بوده که در سال 2015 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله B14

چکیده:

باز انجایی که تقاضا و درخواست برای برق(انرژی) با سرعت هرچه تمام تر در حال افزایش است، ایجاد وانتقال انرژی با توجه به محدودیت منابع، محدودیت های محیطی و بسیاری از پیامدهای ناگوار می تواند تاثیر گذار باشد. کنترل پایداری گذرا(کوتاه مدت)  نقش حیاتی و مهمی را در حفظ و نگهداری در وضعیت با ثبات سیستم قدرت در صحنه بزرگ آشفتگی و احتلال، کاستی و هر چیزی که به نابودی تولید قدرت ختم می شود، بازی می کند. کنترل کننده های سیستم انتقال AC انعطاف پذیر(FACTS) به منظور حل مشکلات و مسائل گوناگون مربوط به کنترل سیستم قدرت مورد استفاده قرار گرفته است. این مقاله، مطالعه ای را در مورد انواع مختلف وسایل و ابزار FACTS و همچنین اثرات آنها را بر سیستم قدرت برای ارتقاء پایداری و ثبات ارائه می کند.

کد مقاله B5: بررسی اثرات سرمایه ذهنی و ظرفیت جذب روی ظرفیت نوآوری (مطالعه موردی شرکت سایپا تهران)+ ترجمه

این مقاله دارای 19 صفحه بوده که در سال 2017 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله B5

چکیده

هدف پژوهش حاضر تشریح اثرات سرمایه ذهنی (IC) و ظرفیت جذب (ACAP) روی ظرفیت نوآوری (INC) می‌باشد. از طریق بازنگری و مطالعه یک ادبیات و مبانی نظری جامع سازه‌ها توسعه داده شدند. مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) برای آزمون فرضیه‌ها بر پایه 160 نمونه آماری متشکل از مدیران ارشد و میانی شرکت سایپا واقع در تهران بکار گرفته شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد می‌باشد. پایایی این پرسشنامه با آزمون ضریب آلفای کرونباخ α تائید گردید. نتایج نشان داد که سرمایه ذهنی (IC) اثر معنی‌داری روی ظرفیت جذب (ACAP) و ظرفیت نوآوری (INC) دارد. ضرایب مسیر سرمایه انسانی (HC) و ظرفیت جذب (ACAP) بالقوه (0.40)  نشان داد که سرمایه انسانی (HC) اثر بسیار قوی روی ظرفیت جذب (ACAP) بالقوه داشته و سپس روی سرمایه سازمانی (OC)  و سرمایه اجتماعی (SC) دارد. همچنین ضرایب مسیر سرمایه سازمانی (OC) و ظرفیت جذب (ACAP)  واقعی () نشان داد که سرمایه سازمانی (OC) اثر بسیار قوی روی ظرفیت جذب (ACAP) واقعی داشته و سپس روی سرمایه انسانی (HC) و سرمایه اجتماعی (SC) تأثیرگذار است. درنهایت، بارهای عاملی  نوآوری در محصول (PR INV) برابر با 0.50 مشاهده گردید که بیانگر این است که PR INV متغیر برتر و قابل‌اندازه‌گیری برای تشریح ظرفیت نوآوری (INC) در شرکت سایپا می‌باشد.

کد مقاله B3: مدیریت فنّاوری/تکنولوژی به‌عنوان یک حرفه و چالش‌های پیش رو+ ترجمه

این مقاله دارای 13 صفحه بوده که در سال 2016  منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله B3

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی مدیران فعلی و آتی در حوزه مدیریت تکنولوژی (TM)، می‌باشد همان افرادی که به آن‌ها آموزش داده می‌شود. بعد از ارائه توضیح کوتاهی در مورد مدیریت تکنولوژی (TM) به‌عنوان یک قواعد و اصل مدیریتی، چالش‌های بالقوه‌ای بسیار محتمل است که در حوزه‌ای ظهور کنند که بر اساس سه فرایندی که در چارچوب مدیریت تکنولوژی (TM) مطرح است: نوآوری، عملیات سازی و استراتژی. لذا، یک مجموعه‌ای از قواعد با عنایت به تأثیر بالقوه این چالش‌ها روی متخصصین مدیریت تکنولوژی (TM) ظهور می‌نماید. تمرکز روی یک دیدگاه و چشم‌انداز بلندمدت برای متخصصین مدیریت تکنولوژی (TM) فرصت‌هایی را فراهم می‌آورد تا دانش و مهارت‌های خویش را بکار گیرند به‌گونه‌ای که برای مقابله با این چالش‌ها که احتمالاً در آینده با آن روبرو می‌گردند، آماده شوند. درنهایت، برای متخصصین و مربیان پیشنهادات و راهکارهای عملی ارائه خواهد شد.

کد مقاله B2: تأثیر سرمایه عقلایی/ذهنی روی عملکرد شرکت‌ها: مطالعه موردی میان شرکت‌های MAKE Award Winner و شرکت‌های Non-MAKE Award Winner+ ترجمه

این مقاله دارای 14 صفحه بوده که در سال 2016 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله B2

چکیده

شرکت‌ها براین باور هستند که برای دستیابی به امتیاز مدیریت دانش تنها نباید برندهای خویش را ارتقا دهند؛ بلکه همچنین باید عملکرد تجاری کسب‌وکار خویش را رونق ببخشند. به‌هرحال، این آن شرایطی باشد و یا نباشد، شواهد قطعی موجود نیست که تائید و تصویب نماید که برتری از طریق امتیاز گیری بتواند عملکرد تجاری سازمان را بهبود بخشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا شرکت‌های که دارای امتیاز وبرتری بنیاد دانش مدیریتی و اجرایی هستند می‌توانند عملکرد تجاری کسب‌وکار خویش را نسبت به شرکت‌هایی که این ویژگی را ندارند، عملکرد خویش را ارتقا دهند(معروف به شرکت‌های Non-MAKE Award Winner).

پژوهش حاضر از تحلیل کیفی عملکرد تجاری بر اساس داده‌های جمع‌آوری‌شده از 59 شرکت MAKE Award Winner و 59 شرکت Non-MAKE Award Winner بر اساس سرمایه‌گذاری بازارشان به‌منظور شناسایی تفاوت‌ها و شباهت‌ها استفاده کرده است. یکی از محدودیت‌های پژوهش حاضر، کوچک بودن اندازه نمونه آماری پژوهش و سختی در شناسایی شرکت‌های قابل‌مقایسه‌ای است چراکه بسیاری از شرکت‌های برنده امتیاز محور پیش‌ازاین شناخت طبقه جهانی را تجربه کرده‌اند.

بر اساس نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل داده­ها، کارایی سرمایه (CEE)، قدرت توصیفی بالایی از حیث رگرسیون میان شرکت‌های MAKE Award Winner نسبت به دیگر رقبای خویش دارند. کارایی سرمایه انسانی (HCE) و سرمایه عقلایی ارزش‌افزوده (VAIC) به‌طور منفی با ATO در شرکت‌های Non-MAKE Award Winner در ارتباط می‌باشند. به‌هرحال، چنین همبستگی‌هایی در شرکت‌های MAKE Award Winner مشاهده نگردید. در پژوهش حاضر، جهت‌گیری‌هایی برای پژوهش‌های آتی بحث و استدلال می‌شود.

کلمات کلیدی: Award Winner، مدیریت دانش، سرمایه ذهنی، سرمایه عقلایی ارزش‌افزوده (VAIC)، عملکرد سازمانی.

 

The impact of intellectual capital on companies’ performances: A study based on MAKE Award Winners and non-MAKE Award winner companies

Abstract

Organizations believe that obtaining a knowledge management award will not only promote their brands but also enhance their business performance. However, this may or may not be the case as there is no definitive evidence that winning such an award would improve an organization's business performance. The purpose of this study is to explore whether companies that have received the Most Admired Knowledge Enterprise (MAKE) Award boast a better business performance than those that did not get the award (non-MAKE winner companies). This research involves a quantitative analysis of business performance conducted based on the data collected from fifty-nine previous MAKE winners and fifty-nine comparable non-MAKE winner companies according to their market capitalization to identify similarities and differences. This study is limited by its small sample size and the difficulty of identifying the comparable companies as many award winning companies already receive world-class recognition. Based on the data analysis, capital efficiency (CEE) shows much higher explanatory power in the regression among MAKE award winners than their counterparts. Human capital efficiency (HCE) and value added intellectual capital (VAIC) are negatively correlated with ATO in non-MAKE winner companies. How'ever, such correlation is not found in MAKE-award winners. Further implications are discussed in this paper.

Keywords: MAKE Award, Knowledge Management, Intellectual Capital, VAIC, Organizational Performance

 

کد مقاله B1: نقد و بررسی رابطه بین ارزش‌های سازمانی و اعتبار منابع انسانی + ترجمه

این مقاله دارای 8 صفحه بوده که در سال 2012 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله B1

 

چکیده

ما درصدد بررسی اعتبار منابع انسانی (HR) از طریق شناسایی ارزش‌های سازمانی به‌عنوان یک پیامد کلیدی برای (1) به‌کارگیری سازمان از اعتبار منابع انسانی(HR) بوده و (2) آیا اعضای سازمانی دنباله گیری اعتبار منابع انسانی(HR) را برمی‌گزینند یا خیر. بر اساس مبانی و ادبیات نظری که تأثیر ارزش‌های سازمانی روی رفتار و نگرش‌های سازمان و کارکنان آن تائید کرده است، ما پیشنهاد می‌کنیم که ارزش‌های کلیدی سازمانی روی طیف و گستره‌ای تأثیر خواهند گذاشت که سازمان و اعضای آن به اعتبار منابع انسانی(HR) ارزش می‌نهند. به‌ویژه، در پژوهش حاضر ما به بررسی رابطه بین ارزش‌های سازمانی نوآوری، جهت‌گیری‌ها و گرایش‌ها افراد و کارکنان، و پایداری و طیفی می‌پردازیم که سازمان‌ها از اعتبار منابع انسانی(HR) برای گزینش رسالت و اهداف سازمانی استفاده می‌کنند. علاوه‌براین، ما پیشنهاد می‌کنیم که  این ارزش‌های کلیدی سازمانی همچنین روی این موضوع که آیا اعضای سازمان اعتبار منابع انسانی(HR) را دنبال می‌کنند یا خیر تأثیر می‌گذارد. بررسی و کاوش رابطه بین ارزش‌های کلیدی سازمانی و اعتبار منابع انسانی(HR) برای درک ما از کارکردهای منابع انسانی(HR) و رفتار کارکنان آن‌ها امری ضروری و حیاتی است و نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. با یک تمرکز سازمانی آینده‌نگر، ما اثرات بالا-پایین ارزش‌های سازمانی روی ارزش‌های اعتبار منابع انسانی(HR) برجسته کرده و پژوهش‌های آتی را برای پرداختن به کاوش‌ها و بررسی پیامدهای اعتبار منابع انسانی(HR) فرامی‌خوانیم.

کد مقاله A30: بازبینی (مروری) نظامند آینده نگری د مبانی نظری مدیریت پروژه + ترجمه

این مقاله دارای 8 صفحه بوده که در سال 2015 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله A30

چکیده:

پروژه ها، مانند شرکت ها، یک شبه و ناگهانی با شکست مواجه نمی شوند. وقتی یک شرکتی شکست می خورد، این امر اغلب اوقات به ابعاد عملیاتی مرتبط نیست، بلکه این موضوع به عدم توانایی برای اندیشیدن و تفکر در مورد نیروهای مشتق شده مربوط می شوند که ممکن است چشم انداز کسب و کار را در مسیر مختل کننده قرار دهند. براساس این نوع نگرش، سازمان های باید امروزه در جستجوی رویکردهای متنوع و مختلف برای رویارویی با این شرایط عدم اطمینان باشند و به عنوان نتیجه ای از این رخداد، نگرش به عنوانی ابزاری پشتیبان برای برنامه ریزی های بلند مدت محبوبیت بالایی را در سطوح شرکتی و دولتی بدست آورده است. با توجه به این موضوع که پروژه ها به اشتراک گذاشته با نگرش با جهت گیری مشابه به سمت آینده و رویارویی با این عدم قطعیت، لذا این سوال مرتبط مطرح می شود که آیا این نگرش می تواند برای بهبود کارکرد مدیریت پروژه بکار گرفته شود. برای کاوش و بررسی در راستای این پرسش،این پژوهش یک مرور نظامند بر موضوع نگرش در جهت ادبیات مدیریت پروژه را دنبال می کند. این مرور هدفمند نشان داد که یک رابطه صریح بین نگرش و مدیریت پروژه وجود دارد و اگرچه دارای محدودیت هایی است، مدارک و شواهد موجود پیشنهاد می کنند که تطبیق پذیری با این نگرش ارزشمند می باشد. این پژوهش سهمی در کالبد پژوهش های تجربی در این حوزه مهم برای خود ایجاد کرده است و با این هدف که از سوی شرکای مدیریت پروژه و در انجمن های آکادمیک تجربی محور که تمایل وافری در زمینه توسعه نگرش های جدید در رویکردهای جدید به منظور مدیریت بهتر پروژه ها صورت گرفته است.

کد مقاله A21: به‌کارگیری ویژگی برند در راستای یک استراتژی نام‌گذاری تجاری: تأثیر ویژگی‌های شرکت روی ویژگی استراتژی نام‌گذاری+ترجمه

این مقاله دارای 11 صفحه بوده که در سال 2017 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.

09384505489

کد مقاله A21

چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد ویژگی‌های استراتژی نام‌گذاری(AP) بوده و همچنین روابط پنهان بین ابعاد ویژگی‌های استراتژی نام‌گذاری را با ویژگی‌های شرکت، طبقه‌بندی محصول، مقاصد رفتاری مصرف‌کننده را آشکار می‌سازد. مجموعه‌ای از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مشتریان ویژگی‌های شخصیتی در راستای یک استراتژی نام‌گذاری عنوان می‌کنند. ویژگی‌های یک استراتژی نام‌گذاری درک شده دارای 5 بعد است که عبارت‌اند از : تازگی و جدید بودن، شایستگی، هوشمندی، بیش فعالی و هیجان.  مدل مسیر نشان می‌دهد که ویژگی‌های شرکت( یعنی اندازه، شهرت،محبوبیت) روی هر یک از ابعاد استراتژی نام‌گذاری به طرق مختلفی تأثیر می‌گذارد و به‌نوبه‌خود به نوع دسته‌بندی محصولات شرکت(یعنی لذت بخشی در مقابل مطلوبیت) که به‌نوبه‌خود روی مقاصد مشتری تأثیر می‌گذارد، به‌عنوان یک استراتژی نام‌گذاری رقابتی عمل کرده و منجر به فروش یک محصول می‌گردد. این امر اساساً باعث ایجاد یک نگرش مثبت در راستای اثربخشی استراتژی رقابتی داشته و از طریق برخی از راه‌های استراتژیکی منجر به مقاصد خرید می‌گردد و درواقع در نقش یک استراتژی نام‌گذاری رقابتی منجر به خرید یک کالا/محصول می‌گردد.