این مقاله دارای 10 صفحه بوده که در سال 2015 منتشر شده است. چکیده لاتین و ترجمه آن را می توانید از قسمت زیر مشاهده کنید. برای سفارش این ترجمه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.
09384505489
کد مقاله B13
چکیده:
در عصر تغییرات شدید، سازمانها نیازمند مزایای رقابتی باثبات برای روبه رو شدن با تغیییرات می باشند تا از این طریق به موفقیت دست پیدا کنند. آنها می توانند به خلق ، حفظ و استفاده و بهره گیری از مزایای رقابتی از طریق مدیریت استراتژیکی اقدام کنند. سازمان ها می توانند استراتژی هایشان را به گونه ای طراحی کنند که که اجرایی شدن آنها یک مزایای رقابتی پایدار را به همراه داشته باشد. استراتزی های بازاریابی به نظر می رسند که نوع مهم و خاصی از استراتژی ها باشند. به طور سنتی، از دیدگاه رویکرد ادغامی و ترکیبی که منابع را بر اساس چشم انداز (RBV) و چشم انداز بازار را ادغام می کند، سازمان ها می توانند استراتژی های بازاریابی خود را براساس قابلیت ها و توانمندی های داخلی و نیز همچنین موقعیت و شرایط خارجی خودشان، توسعه دهند.آنگاه آنها این استراتژی ها را به منظور خلق و ایجاد مزایای رقابتی از طریق صلاحیت ها و قابلیت های اصلی خود از قبیل ارزش آفرینی برای مشتریان، مجاب و راضی نگه داشتن مشتریان و همچنین خرسند کردن آنها اجرا می کنند. استراتژی های بازاریابی در واقع دونقش اصلی را در حفظ مزایای رقابتی بازی می کنند: (1) تشویق مشتریان برای خرید مجدد(از دیدگاه بازاریابی براساس چشم انداز)، و (2) خلق و ایجاد صلاحیت ها و شایستگی ها از طریق ایجاد کردن صلاحیت های اصلی VRIO(از دیدگاه RBV). VRIO به ارزشمندی، کمیابی و غیر قابل کپی شدن و نیز قادر بودن به خود سازماندهی اشاره دارد. در محیط پر چالش و مسئله بر انگیز امروزی، VRIO و حفظ مشتری از ملزومات بشمار می آیند اما، برای حفظ مزایای رقابتی و نیز دستیابی به عملکرد برتر(نسبت به رقبا) کافی نمی باشند، به عبارت دیگر، لازم هستند اما کافی نه. لذا سازمان ها باید مشتری محوری و بازارگرایی را رویکرد خویش قرار دهند و بر اساس دانش نوآورانه فکر کرده و سپس اقدام نمایند، یک رابطه و ارتباط طولانی مدت و مفید بین خود و مشتریان خودشان برقرار کنند. این صلاحیت ها و شایستگی ها برای شرکت ها و سازمان هایی هستند که قادر هستند دانش محور باشند، استراتژی های بازاریابی خود را طراحی کرده و مزایای رقابتی خود را براساس دانش خودشان حفظ و نگهداری می کنند. به عبارت دیگر، استراتژی بازاریابی آنها خردمندانه و زیرکانه است. سازمان ها باید به دانش نوآرانه به عنوان یک ورودی و داده ی جدید به منظور حفظ مزایای رقابتی توجه داشته باشند و نیز استراتژی بازاریابی هوشمندانه خود را( فراتر از قابلیت های داخلی و موقعیت خارجی و پیرامون خود به عنوان یک منابع و ورودی موجود و در دسترس) توسعه و گسترش دهند.در این مطالعه، ما قصد داریم یک چشم انداز و نگاه جدیدی را به توسعه استراتژی بازاریابی نسبت دهیم که آن همان حفظ و نگهداری مزایای رقابتی و توسعه استراتژی (IMS) از طریق دانش نوآورانه برای دستیابی به عملکرد برتر و عالی می باشد. بنابراین، ما یک مدل مفهومی جامع از استراتژی بازاریابی هوشمندانه توسعه داده ایم.
